شعرهای بسیار زیبا درباره ی حضرت علی (ع)ویژه ی عید غدیر خم
مولا اگر نبود،ولایت نداشتیم
روز حساب، باب شفاعت نداشتیم
عاشق نمی شدیم اگر مرتضی نبود
نسبت به اهل بیت ارادت نداشتیم
عشق علی که قسمت هرکس نمی شود
سلمان اگر نبود، سعادت نداشتیم
مولا اگر نبود، عجم سرشکسته بود
ما غیراز او امید حمایت نداشتیم
اسلام ما نتیجه ی لبخند مرتضی است
با زور تیغ ، میل ِ هدایت نداشتیم
مولا اگر نبود، ری از دست رفته بود
تاریخ هشت سال رشادت نداشتیم
این انقلاب بی مددش پا نمی گرفت
شور ِ قیام و شوق ِ شهادت نداشتیم
ما از دعای ِ خیرِ علی رزق می خوریم
این طور اگر نبود، روایت نداشتیم
رونق نداشت حجره ی انصاف هایمان
برکت به کاروکسب تجارت نداشتیم
شبهای جمعه گریه مان ارث مرتضی است
ما بی کمیل حال عبادت نداشتیم
محشر که دست ِ مردم سرگشته خالی است
بیچاره می شدیم ؛ ولایت نداشتیم
************************
قسم به کعبه که حیرانم
بیا دوباره برای ما بخوان تو خطبهی خلقت را
که پرده پرده فرو ریزی از این زمانه جهالت را
نه خالِ «نقطه» تو میخواهی، نه گیرِ خطّ «الف» هستی
بدون خال و خط آوردی چه خوش عروس بلاغت را
چه اتفاق پر از نوری در ارتفاع دلت رخ داد؟
که از زبان تو جاری کرد هزار چشمهی حکمت را
بگو برای زمینیها از آسمان و از اسرارش
تویی که چشم خدا هستی که دیده غیب و شهادت را
آهای صاحب انگشتر! دلم چه خوش شده حالا که
به دستهای تو بخشیدند کلید آتش و جنت را
حدود مُلک تو دلهایی است که گِرد روح تو میچرخند
چه باک اگر که بیندازی شبی مهار خلافت را
برای اینکه بفهمد عقل، گره گشای جهان عشق است
پر از شکوه «دیانت» کرد دلت قطار «سیاست» را
ابوتراب غزلهایم! لغات من همه از خاکند
تو روح دادی و باور کرد دلم وقوع قیامت را
دویده قنبر و میترسد ببخشیاَش تو به اعرابی
چه کردهای تو که از رو بُرد کرامت تو سخاوت را
علی پرست گناهش چیست؟ که تو شبیه خدا هستی
چرا که آینه هم اینقدر نشان نداده شباهت را
نماز رو به نجف چندی است نخواندهام من و بیمارم
مریض گشتهام از وقتی که ترک کردهام عادت را
برادران مسلمانم! قسم به کعبه که حیرانم
چگونه دم زدهاید از عشق بدون آنکه ولایت را…
پرآب تر شده چشمم از قناتهای مدینه، تا
به دست شیر خدا دیدم طنابهای اسارت را
من و تو آن دو خطیم آری به هم رسیده به ناچاری
خط شکسته چه دارد جز همین دو بیت ارادت را
******************************
خبر دهید به یاران غدیر میآید
صدای کیست چنین دلپذیر میآید
کدام چشمه به این گرمسیر میآید
صدای کیست که این گونه روشن و گیراست
که بود و کیست که از این مسیر میآید
چه گفته است مگر جبرییل با احمد
صدای کاتب و کلک دبیر میآید
خبر به روشنی روز در فضا پیچید
خبر دهید:کسی دستگیر میآید
کسی بزرگتر از آسمان و هر چه در اوست
به دستگیری طفل صغیر میآید
علی به جای محمد به انتخاب خدا
خبر دهید: بشیری به نذیر میآید
کسی به سختی سوهان، به سختی صخره
کسی به نرمی موج حریر میآید
کسی که مثل کسی نیست، مثل او تنهاست
کسی شبیه خودش، بینظیر میآید
خبر دهید که: دریا به چشمه خواهد ریخت
خبر دهید به یاران: غدیر میآید
به سالکان طریق شرافت و شمشیر
خبر دهید که از راه، پیر میآید
خبر دهید به یاران:دوباره از بیشه
صدای زنده یک شرزه شیر میآید
خم غدیر به دوش از کرانهها، مردی
به آبیاری خاک کویر میآید
کسی دوباره به پای یتیم میسوزد
کسی دوباره سراغ فقیر میآید
کسی حماسهتر از این حماسههای سبک
کسی که مرگ به چشمش حقیر میآید
غدیر آمد و من خواب دیدهام دیشب
کسی سراغ من گوشه گیر میآید
کسی به کلبه شاعر، به کلبه درویش
به دیده بوسی عید غدیر میآید
شبیه چشمه کسی جاری و تپنده، کسی
شبیه آینه روشن ضمیر میآید
علی همیشه بزرگ است در تمام فصول
امیر عشق همیشه امیر میآید
به سربلندی او هر که معترف نشود
به هر کجا که رود سر به زیر میآید
شبیه آیه قرآن نمیتوان آورد
کجا شبیه به این مرد، گیر میآید
مگر ندیدهای آن اتفاق روشن را
به این محله خبرها چه دیر میآید
بیا که منکر مولا اگر چه آزاد است
به عرصه گاه قیامت اسیر میآید
بیا که منکر مولا اگر چه پخته، ولی
هنوز از دهنش بوی شیر میآید
علی همیشه بزرگ است در تمام فصول
امیر عشق همیشه امیر میآید…